روز پانزدهم به نام خدا

گل ارکیده(برای کودکان مبتلا به بیماری های خاص)

شاخه ای تکیده گل ارکیده
با چشمای خسته لبهای بسته
غم توی چشماش آروم نشسته
شکوفه ی شادیش از هم گسسته
آشنای درد خورشیدش سرد
تو قلب سردش غم لونه کرده
مهتاب عمرش در پشت پرده
هر ماه سالش پاییز سردش
دستای ظریفش تو دست مادر
پیکر نحیفش چون گل پرپر
از محنت و درد آروم نداره
سایه ی سیاهی رو بخت شومش
ارکیده تنهاست زیره هجومش
طوفان درد پایون نداره
دست من و تو می تونه با هم
قصری بسازه به رنگ شبنم
شکوفه ای که غمگین و سرد
گل ارکیدس نمیره کم کم
بیا نذاریم گل ارکیده
گلی که چهرش پاک و سفیده
که توی پاییز شاخه ای بیده
بهار ندیده بمیره کم کم

پس نوشت:مرسی از سبا که تایپ کرد اینارو

جواب نظرات اونایی که بهشون نداده بودم رو دادم!!! 

نظرات 5 + ارسال نظر
سبا چهارشنبه 28 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 09:51 ق.ظ http://roshantab.persianblog.com

ندا !شعر خیلی احساسی و لطیفیه....//خجالتم نده!اوون که کاری نبود!//من بغض دارم....

ساسوشا دوشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 10:34 ب.ظ http://www.sasoshaa.blogfa.com

کاشکی میشد به همشون کمک کرد..
نمیدونی چقدر چشماشون پر درده..
ما از سرطان فقط اسمشو شنیدیم..همین..
اما وقتی عزیزترینم دچارش شد روزی ۱۰۰ بار میمردم و زنده میشدم تا درد نکشه..
طفلک نی نی ها..

هیچ سه‌شنبه 3 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 04:37 ب.ظ

سلام. اولا که شعرش فوق العاده قشنگ بود :)
بعد ببینم، خوبی؟

ترلان دوشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1385 ساعت 09:47 ق.ظ http://revayateman.blogfa.com

چقدر آدم ها موجودات عجیبی هستند.... چقدر سخت می شه باهاشون آشنا شد... چقدر دل های همه مون پره...چقدر می خوایم فریاد بزنیم و نمی تونیم...چقدر حرف هامون رو می خوریم...چقدرظاهر سازی می کنیم...چقدر از هم دوریم...چقدردلامون نزدیکن.................
وای ، خدایا ....یکی کمک کنه!
چقدر من ، آره من، ترلان،تو رو اصلا نمی شناختم. نه، نمی گم الان می شناسمت ولی....چقدر الکی و زود قضاوت می کنیم...ما آدم ها( اگر همیشه بتونیم این اسم "آدم" رو به دوش بکشیم...) چقدر احمقیم گاهی...
خدایا، چقدر زود و اشتباه قضاوت کردم...
دستام بالا بودن و در مقابل سیل انتقادات تسلیم.....ولی حالا ...
خانم ها، آقایون، دخترا، پسرا، معلم ها، بر و بچه های ابوریحان ، من اینجا رسما اعتراف می کنم که اشتباه کردم!

رهگذر یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:58 ب.ظ http://RAHGOZAR0111.BLOGFA.COM

سلام
تبریک به این سایت مقدس ؟؟؟؟؟؟
چرا ؟؟؟؟؟
چون من در تمام سایت عشق که کلمه مقدسی برای من هست و لمس کردم و لذت بردم
و با این نوشته ارتباط زیادی رو حس کردم بیشتر نوشته هاتو خوندم زیبا بود
باتشکر رهگذر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد