خانه عناوین مطالب تماس با من

مرگ یا عشق

مرگ یا عشق

پیوندها

  • خاطرات نانوشته
  • روشن تاب
  • وبلاگ قدیمی خودم!!(مرگ یا عشقی دیگر)
  • مانا نیستانی
  • وبلاگ جدید من(مرگ یا عشقی جدید)
  • لحظه های دیوانگی
  • میم نون(معصومه ناصری)
  • نسل نو(مرتضی ناعمه)
  • میهمانی من منصور(منصور ضابطیان)
  • دل نوشته های پگاه

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • [ بدون عنوان ]
  • روز شانزدهم به نام خدا
  • روز پانزدهم به نام خدا
  • روز چهاردهم بازم به نام خدا
  • روز سیزدهم به نام خدا
  • روز دوازدهم به نام خدا
  • روز یازدهم به نام اونی که بدجوری دوسش دارم!!
  • روز دهم به نام خدا
  • روز نهم به نام خدا
  • روز هشتم بازم به نام خدا
  • روز هفتم به نام خدا
  • روز ششم به نام خدا
  • روز پنجم به نام خدا
  • ادامه روز چهارم
  • روز چهارم پس به نام خدا

بایگانی

  • مرداد 1385 2
  • تیر 1385 7
  • خرداد 1385 10

آمار : 11400 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • [ بدون عنوان ] یکشنبه 22 مرداد‌ماه سال 1385 15:32
    من دیگه کاملن به بلاگفا مهاجرت می کنم از این به بعد اونجا رو چک کنین!!!http://www.marg-ya-eshgh.blogfa.com/
  • روز شانزدهم به نام خدا چهارشنبه 11 مرداد‌ماه سال 1385 10:08
    من بعد از ۹ روز کامپیوتر دار شدم یه داستان جالب اینجا نوشتم بخونین و حال کنین!!! گاو ما ما می کرد گوسفند بع بع می کرد سگ واق واق می کرد و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود.حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید.او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می...
  • روز پانزدهم به نام خدا سه‌شنبه 27 تیر‌ماه سال 1385 17:30
    گل ارکیده(برای کودکان مبتلا به بیماری های خاص ) شاخه ای تکیده گل ارکیده با چشمای خسته لبهای بسته غم توی چشماش آروم نشسته شکوفه ی شادیش از هم گسسته آشنای درد خورشیدش سرد تو قلب سردش غم لونه کرده مهتاب عمرش در پشت پرده هر ماه سالش پاییز سردش دستای ظریفش تو دست مادر پیکر نحیفش چون گل پرپر از محنت و درد آروم نداره سایه ی...
  • روز چهاردهم بازم به نام خدا شنبه 24 تیر‌ماه سال 1385 15:55
    کم آوردم خیلیم کم آوردم اون قدر که نمی تونم از جام پاشم !!!اگه جواب نظراتونو ندادم شر منده حوصله م سر جاش نیست !!!زیادی خودمو نگه داشتم دارم می ترکم!!!
  • روز سیزدهم به نام خدا شنبه 17 تیر‌ماه سال 1385 14:54
    ”من با زمان قرار همزیستی مسالمت آمیز گذاشته ام که نه او دائماً مرا دنبال کند و نه من از او فرار کنم، بالاخره روزی به هم خواهیم رسید“ (ماریو لاگو) ”هرگز در مسیر پیموده شده گام برندار، زیرا این راه تنها به همان جایی می رسد که دیگران رسیده اند.“ (گراهام بل) ”در عشق همیشه قطره ای جنون هست و در جنون نیزهمیشه قطره ای عقل“...
  • روز دوازدهم به نام خدا دوشنبه 12 تیر‌ماه سال 1385 12:41
    Chinese Good Luck Tantra Totem ONE. Give people more than they expect and do it cheerfully . TWO. Marry a man/woman you love to talk to. As you get older, their conversational skills will be as important as any other . THREE. Don't believe all you hear, spend all you have or sleep all you want . FOUR. When you say, "I...
  • روز یازدهم به نام اونی که بدجوری دوسش دارم!! چهارشنبه 7 تیر‌ماه سال 1385 18:16
    می دونی چیه ؟حس می کنم چیزایی که ارزش داشت رو ول کردیم چسبیدیم به چیزایی که هیچ ارزشی نداره امام علی یه حرف قشنگی داره میگه:می گه به خدا سوگند که دنیای شما در نزد من پست تر و حقیر تر از استخوان خوکی در دست جذامی. پی نوشت:اگه تونستی حسم کنی که هیچی اگه نتونستی بهم فحش نده که دلم بد گرفته!!! پی نوشت:کاشکی یه رنگ سیاه تر...
  • روز دهم به نام خدا شنبه 3 تیر‌ماه سال 1385 19:15
    توی یکی از همین خونه ها همین نزدیکی ها دل یکی آتیش گرفته.از روی بوم هم که نیگا کنین می بینین که از توی پنجره ی یکی از همین خونه ها آتیش می ریزه بیرون.دل یکی آتیش گرفته.تو اومدی اما کمی دیر.از ته یه خیابون دراز مث یه سایه ی نگرانی.کمی دیر اومدی اما حسابی تجلی کردی و دل یکی رو آتیش زدی.به من می گن چیزی نگو.نباید هم بگم...
  • روز نهم به نام خدا پنج‌شنبه 1 تیر‌ماه سال 1385 17:00
    حالم هنوز گرفتس آخه من یه مدرسه ی خیلی خوب می رم بعد امسال مدرسه می گه منو دوستام رو ثبت نام نمی کنه می گن شما بچه ها و معلما رو آزار می دین نمی ذارین معلما درس بدن!!! اما هیچ کاری نمی کردیم شاید یه موقع هایی می خندیدیم ولی اصلآ آزار دهنده نبودیم آش نخورده و دهن سوخته!!! یه آهنگ قشنگ از ابی!!! من ، خالی از عاطفه و خشم...
  • روز هشتم بازم به نام خدا دوشنبه 29 خرداد‌ماه سال 1385 18:47
    اعصابم بد جور خورده احتمالآ تا جمعه آپدیت نمی کنم آقای هیچ تا جمعه منتظر میلم نباش پی نوشت:برام دعا کنین!!!
  • روز هفتم به نام خدا چهارشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1385 12:21
    سلام تابستون من شروع شد دیشب یه خوابی دیدم که اعصابم رو بد خورد کرد !!!خیلی بد بود !!واسه همینم حوصله ی زیاد نوشتن ندارم !!! از این به ۲تا Lyrics می نویسم یه فارسی یه انگلیسی!!! Dido-White Flag Lyrics I know you think that I shouldn't still love you or tell you that. But if I didn't say it well I'd still have felt it,...
  • روز ششم به نام خدا پنج‌شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1385 20:29
    وای امروز یه اتفاق چندش افتاد داشتم تلویزیون نگاه می کردم پاشدم برم بستنی بیارم موچین رو پام بود افتاد زمین پام رفت روش و به شدت رفت تو پام از این ور تا اون ور رو شکافت و الان پا در هوا راه می رم اه تازه رو زمین هم خون ریخت بعد چون پام درد می کنه مامان بزرگم امید میده که کزاز گرفتی بیچاره آخر از دستم سکته میکنه آخه یه...
  • روز پنجم به نام خدا چهارشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1385 12:25
    یه شعر جالب و قدیمی خانم گل آی خانم گل برام سخته تحمل قدمهات روی چشمام بیا به اینور پل از این گوشه دنیا تا اون گوشه دنیا چشام بسته برات پل خانم گل آی خانم گل از اون روز که جدایی من رو به گریه انداخت برات بارون چشمام پل رنگین کمون ساخت خانم گل آی خانم گل برام سخته تحمل قدمهات روی چشمام بیا به اینور پل به یادت که می...
  • ادامه روز چهارم سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1385 12:49
    Imagine there is a bank that credits your account each morning with $86,400. It carries over no balance from day to day. Every evening the bank deletes whatever part of the balance you failed to use during the day. What would you do? Draw out every cent, of course! Each of us has such a bank. Its name is TIME. Every...
  • روز چهارم پس به نام خدا سه‌شنبه 16 خرداد‌ماه سال 1385 12:45
    FROGS قورباغه ها Once upon a time there was a bunch of tiny frogs.... who arranged a running competition. روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه ی دو بدند. The goal was to reach the top of a very high tower. هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود. A big crowd had gathered around...
  • روز سوم به نام حق چهارشنبه 10 خرداد‌ماه سال 1385 11:54
    من نه فمنیستم نه از مردها بدم میاد اما ازهر کسی که بخواد تو کار خدا دخالت کنه بدم میاد این داستان رو یه دوستی فرستاد تا بخونم منم می ذارمش اینجا تا شما بخونین هوا گرفته است ؛ خورشید پشت ابرهاست ؛ شاید پنهان شده ؛ یادم است در کودکی همه ی خورشیدهای نقاشی هایم زن بودند ؛ خورشید خانوم ؛ پس خورشید بانو پنهان شده . جایی...
  • کندلوس یعنی بهشت!!! سه‌شنبه 9 خرداد‌ماه سال 1385 18:41
    یه سر به باغ های کندلوس بزنید خیلی قشنگ خیلی!!! http://iranact.com/Cinema/Movies/ShowMovies.asp?id=82
  • روز دوم بازم به نام خدا دوشنبه 8 خرداد‌ماه سال 1385 10:52
    سلام یه مطلب قشنگی خوندم گفتم حیف اینجا ننویسم!!! بعدم یه Lyrics دیگه!!! It says: "Be very careful if you make a woman cry , because God counts her tears. The woman came out of a man's rib . Not from his feet to be walked on . Not from his head to be superior, but from the side to be equal . Under the arm to be...
  • اولین روز!!پس به نام خدا شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1385 13:28
    سلام این وبلاگ ادامه ی وبلاگم تو پرشین هست اونجا قرار بود نتیجه بنویسم !!اینجا هم همین کارو خواهم کرد اما فعلآ نتیجه ای نگرفتم یه Lyrics می نویسم حال کنید Sting and Craig David Rise and fall Sometimes in life you feel the fight is over, And it seems as though the writing's on the wall Superstar you finally made it,...